باریکان روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان طالقان در استان البرز ایران. این
روستا در دهستان میان طالقان قرار دارد.
روستای باریکان از نظر موقعیت جغرافیائی در 50درجه و 44دقیقه طول شرقی و 36درجه و 9دقیقه عرض شمالی واقع شدهاست و جزء دهستان میان طالقان بخش «مرکزی» از توابع شهرستان «طالقان» استان «البرز» میباشد.
باریکان از روستاهای زیبای منطقه باستانی طالقان و مشرف به سد طالقان میباشد. ارتفاع موقعیت استقرار روستا از سطح دریا ۲۰۵۰ متر است. باریکان در مربع مستطیلی واقع است که ضلع جنوبی شرقی آن دارای ارتفاع ۲۳۵۰ متر و ضلع شمال غربی آن ۱۹۵۰ متر ارتفاع دارد.

کروکی تغییرات ارتفاع در روستای باریکان
تغییرات نسبتاً بالای ارتفاع بیانگر موقعیت کوهستانی باریکان است. درصد شیب از ضلغ جنوب غربی به شمال شرقی حدود ۲۵درجه و از ضلع جنوب شرقی به شمال غربی حدود ۱۵ درجه میباشد. محدوده باریکان در حدود ۲۰ کیلومتر مربع تخمین زده میشود.
در خصوص وجه تسمیه نام گذاری و مفهوم باریکان نقطه نظرات متعددی مطرح است:
بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که برای <معنی باریکان> دو مفهوم لغوی و نیز یک وصف تاریخی وجود دارد:
۱- باریکان عبارت است از کلمه ترکیبی: بار: (محصول کشاورزی) + ی: (نسبت مکان) + کان: (معدن) است و به معنای: «مکانی حاصلخیز و دارای محصولات زراعی» است.
باريكان به معناي مكان باریک و كمعرض در ميان دو تپه (كند) و (باريكو+دماغه)
۲- باریکان عبارت است از کلمه ترکیبی (باریک)= واژه باریک به این دلیل اطلاق شده که روستا در محدوده باریکی در حد فاصل حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ متری میان دو تپه، شامل تپههای: («باری کلو = بالای باریکان» و تپه«دماغه»در سمت شرق و تپه: «کند» در سمت غرب قرار دارد + اَن «روستاهایی با پسوند «-اَن» در زبان فارسی، در زبان فارسی، بعنوان نشانه مکان و موطن بکار میرود». بنا به این تعریف باریکان به معنای (مکانی باریک و کم عرض) است.
۳- بر اساس آثار باقیمانده و نیز متون باستانی، قدمت روستا به قبیله پریکانیها در سرزمین «ماد» یا «مادستان» نسبت داده میشودکه در دره طالقان شاهک نشین «باریکانو» را تشکیل داده بودند.
آقای دکتر مهرداد ملکزاده در مقاله «سرزمین پریان در خاک مادستان» در سر فصلی ، با عنوان «بازماندگان مادی در درههای البرز مرکزی» به این نتیجه تقریبی رسیدهاست که دره طالقان به طور قطع همان شاهک نشین «باریکانو» و دیار «پریکانیان» مادی است. وی معتقد است:«پریکانیان از دیگر (مادان) جداگانه میزیستند و در دره طالقان دژی و یا شهری به نام باریکان داشتند.»
منظره روستای باریکان - نمای غرب به شرق
سایت همراه اندیشه در تبیین نظرات آقای ملکزاده چنین نگاشتهاست:«نام «باریکانو Barikanu» در دو فهرست از شاهک نشینهای مادی مربوط به سالهای ۷۱۴و ۷۱۳ ق م در کتیبه سارگون آشوری آمدهاست و به «باریکانه» در جایی آن سوی همدان فعلی و نزدیکی ری باستان اشاره دارد. شایان ذکر است دهی به نام باریکان در حوزه بخش طالقان از شهرستان کرج در استان تهران نیز ثبت شدهاست.»
اما با وجود پیشینه تاریخی روستای باریکان بررسیها حاکی از آن است که روستای باریکان در موقعیت فعلی در اواخر دوران نادرشاه افشار در حدود۲۷۰ سال فبل ایجاد شدهاست. چنانچه در بین اهالی مشهور است که شاه مراد از افسران نادر که در جنگ هرات شهید شد، از بنیانگذاران روستا بودهاست.
در توضیح علت تفاوت در پیشینه روستای باریکان در دوره مادها و قدمت روستای کنونی باریکان، برخی از اقوال حکایت از ویرانی روستاهای طالقان و منجمله باریکان بر اثر چندین زلزله دارد که تعدادی از آنها بسیار مهیب بودهاست: ((سال ۹۵۸ م - ۱۴۲۸ م - ۱۴۸۵ م ۱۵ اوت–۱۶۰۸م ۲۰ آوریل- ۱۸۰۸ م ۱۶ دسامبر- رجوع شود به قسمت «زلزله» در سایت)). بررسیهای میدانی نیز موید درستی این نظریهاست. زیرا آثاری از موقعیتهای مسکونی و باستانی در شعاع ۳ کیلومتری موقعیت کنونی روستای باریکان و در مناطی موسوم به:آقا جشمه -پنجعلی- جیر ارزنگ- اسکولدر-کلان دشت- زرعکان- سنقر کلایه- محمود کلایه - خانه کالفان یافت میشود. همچنین با توجه به تصریح منابع تاریخی در حمله هلاکوخان مغول به قلاع اسماعیلیه طالقان و الموت (۶۱۰ ه- -ش) احتمال میرود که روستا در جریان این حمله تخریب شده باشد. (ارژنگ قلعه یکی از قلاع اسماعیلیه در جنوب روستا توسط کیا محمد بن بزرگ امیر درسال ۵۰۲ ه- -ش احداث شدهاست.)
اهالی طالقان که از زمره اولین شیعان آل علی در ایران به شمار میروند، از دیر باز در رثای واقعه جانگداز کربلا همپای دیگر شیعیان در طالقان به عزاداری میپرداختند.
عزاداری در قبل از دهه ۵۰ که روستا دارای جمعیت قابل توجهای بود، از اولین شب دهه در مسجد قدیمی که یک طبقه و دارای ستونهای چوبی متعددی بود برگزار میشد. هر شب بر اساس رسمی که از سالها قبل بر قرار شده بود، یکی از خانوادهها متولی پذیرائی چای بود. سینه زنی در باریکان قدیم حال و هوائی خاص داشت که اینک نیز کم و بیش ادامه دارد. در آن دوران مردان روستا چنان از سوز دل سینه زنی میکردند که از خود بی خود میشدند. بر اثر ضربات بسیار سنگین که صدائی رعد آسا داشت از سینه بسیاری از سینه زنان خون جاری میشد و اشکها از دیدهها روان میگشت. در سپیده روز عاشورا، دسته عزاداری از میدانگاهی روستا(رُونَا) به سمت استخر (اَسَلِّیسَر) در جنوب شرق بعد به سمت گورستان (جَرمزار) در شمال شرق روستا حرکت میکردند. در حالی که علاوه بر بیرقهای متعدد، علم بزرگی در پیشاپیش دسته حرکت داده میشدکه به نشانه نذر پارچههائی به آن گره زده شده بود. عزاداران این ابیات را میخواندند:
زَارِِِِِِِِِِِیِِِِِِ ِ، زَارِیِ ِ، زََارِی ِ، زَارِ ِ ___ زَِارِی ِ، یاران ظُُلمْ زَارِْ (زاری کنید زاری کنید زاری کنید زاری - زاری کنید همراهان از این ظلم زاری کنید)
همچنین ابیاتی از ترجیع بند محتشم نیز خوانده میشد. دسته عزاداران که بتدریج کودکان و نوجوانان ونیز زنان به آن میپیوستند در ادامه روستا را دور میزدند و از محدوده جِِیرباغ به محوطه حمام در غرب روستا و در انتهاء به گورستان جِیرمَزار در جنوب غرب قریه میرفتند و با این حرکت نمادین ۴ گوشه روستا را به نیت تبرک طی میکردند و نزدیک ظهر به مسجد بازمیگشتند و مقارن اذان ظهر نماز جماعت اقامه میشد. سپس از سفره اطعامی که هر خانوار به فراخور به مسجد میآوردند دسته جمعی تناول میکردند. از اوائل دهه ۵۰ این رسم تغییر یافت و مراسم از اوائل دهه تا سوم امام با همت بانیان خیر با طبخ غذا از عزاداران پذیرائی میگردد. از حدود اواخر دهه ۵۰ که دهه محرم به فصل زمستان رسید، بخشی از باریکانیها که به تهران مهاجرت کرده بودند «هیأت باریکانیهایهای مقیم مرکز» را تاسیس کردند و در هر هفته با قرائت قران به نوبت در منزل باریکانیها تا چند سال پس از انقلاب نیز استمرار یافت.. هیأت طی دهه محرم چند سالی در خیابان قلمستان برگزار میشد سپس ازاواخر دهه ۶۰ و ۷۰ با مناسب شدن فصل مجدداً در مسجد باریکان عزا اقامه گردید واز اوائل دهه ۸۰ به دلیل تغییر فصل هیأت در تهران برگزار میشود. مهمترین شاخصه مراسم سینهزنی سنتی باریکانیها، تشکیل حلقهای است که در آن هر سینهزن با دست چپ کمربند سینهزن قبلی را گرفته و پس از هر ضربه به سینه (در حالت یک ضرب هر بار و در سه ضرب پس از هر سه ضربه)یکبار به سمت جلو خم شده و مجدداً به حال نخست باز میگردند. سینه زنها با هر ضربه به سینه در همان حال یک گام به سمت راست بر میدارند و حلقه مدام به خلاف عقربههای ساعت میچرخد. این نوع سینه زنی موسوم به «شِیلَنگِه ْ» در طالقان مرسوم است. همچنین سینه زنی با دو دست با تشکیل حلقه ویا در دو صف نیز معمول است.
مصالح بناها در معماری قدیم باریکان همانند قرون متمادی قبل از آن عبارت بود از: خشت در ابعاد مختلف -کاه گل و تیرهای چوبی. خانههای روستا رو به جنوب قرار داشت و به استثنای منزل مرحوم کربلائی فتحعلی باریکانی عموماًدر یک طبقه احداث شده بودند. بطور معمول هر واحد مسکونی از دو قسمت مجزای و معمولاً همجوار <مسکونی> و <دامداری> (طویله) تشکیل میشد. پی ساختمانهای روستا بسیار قطور و معمولاً بیش از ۶۰ سانتیمتر بود. ابتدا در حدود ۱ متر زمین در محل احداث دیوارها پی کنی میشد و سپس تا حدود نیم متر یا کمی بیشتر از سطح زمین دیوار سنگ چین و پس از این مرحله خشت چینی آغاز میشد. خشتها در ابعاد ۳۰ در ۳۰ با استفاده از قالب چوبی و گل رس تهیه و تا ۵ سانتیمتر قطر داشتند و پس از خشک شدن در نور آفتاب بکار بره میشد. خشت چینی با لایههایهای گل در هر ردیف تا زیر سقف ادامه مییافت. ارتفاع دیوارها تا حداکثر ۳ متر در نظر گرفته میشد. همچنین بر بالای دیوارهای هر اتاق یک تیر چوبی به موازات دیوار قرار میدادندکه به آن <نُکَاسْ> گفته میشد.
در احداث سقف یک چوب بلند و قطور که به آن <حمال> گفته میشد در مرکز و هم محور با طول اتاق قرار داده هیشد. این چوب از جنس درختان جنگلی بنام <وُزمِ> تهیه میشد که بسته به تمکن یا سلیقه تراش خورده و یا بدون تراش بکار میرفت و بسیار مقاوم بود. اما در مواردی که طول اتاق بیش از ۳ متر بود؛ برای جلوگیری از خم شدن تیر حمال؛ معمولاً در مرکز این تیر چوب یا جوبهائی بنام <ستون> قرار میدادند. سپس بر روی تیرها که معمولاً با نیم متر فاصله کار گذاشته میشدند؛ بسته به امکان تخته؛ شاخ و برگ و یا حصیر گذاشته میشد و روی آنرا با گل نرمی بنام <شِفْته> به ضخامتی تا حدود ۲۰ سانتیمتر میپوشاندند و بر روی شفته حدود ۱۰ سانتیمتر کاه گل میکشیدند. پس از شیب بندی <بِیْم> (بام)؛ در سمت مخالف شیب ناودان تعبیه میشد که از حنس چوب بود و به آن <نَاچُولَک> گفته میشود.
در هنگام بارندگی برای جلوگیری از چکه آب با استوانهای سنگی (بام غلطان) که <بِیْم گردان> نامیده میشد و دارای وزنی بیش از ۵۰ کیلو بوده و دستهای فلزی داشت؛ سراسر بام را غلتک میزدند. تا با متراکم شدن خاک رس سطح روئی از نفوذ آب باران و ایجاد چکه از سقف جلوگیری شود. معمولاً در سقف مرکز هر اتاق از بنا اعم از مسکونی و یا دامداری یک دریچه ۵۰ در ۵۰ در نظر گرفته میشدکه به آن <دِرْجِی> گفته میشود: خروج دود در واحد مسکونی و ورود علوغه خورد شده در زمستان از بالای بام به طویله از کارکردهای <درجی> است. درب ورودی منازل دو لنگه و از الوار قطور ساخته میشد. درب اتاقها نیز چوبی بودند. بناهای مسکونی نوعاً داری ایوان بودند که رو به جنوب قرار داشت. نمای بیرونی دیوارها با گاه گل پوشانده میشد و بعضاً تا حدود یک متر از نمای دیوارها با گلی که از خاکی سفید رنگ حاصل میشد؛ٰ تزئین میشد.
در دهه ۶۰ با توجه به شرایط اقلیمی منطقه و بارش باران و بویژه برف باری سنگین که نیازمند نیروی جوان برای برف روبی بود و کاهش نیروهای جوان در روستا در دهههای ۶۰ و۷۰؛ استفاده از الگوی استانهای شمالی و کاربری ورقههای فلزی که اصطلاحاً <شیروانی> نامیده میشود؛ بتدریج معمول شد. در این مرحله نسل جدیدی از بناهای مناطق ییلاقی پا به عرصه گذارده و احداث بناهای آجری با طرحی نیمه روستائی نیمه شهری رواج یافت. این بناها با پی چینی سنگ و احداث دیوارهای آجری تا حداکثر ۲۰ سانتیمتر دارای فضاهای جدیدی چون پذیرائیٰ هال؛ کمد دیواری؛ آشپزخانه؛ سرویس بهداشتی و حمام بود. عمده بناهای جدید در این دوره در محل کنونی روستا احداث شدهاست.
در دهه ۸۰ نوع معماری از حالت روستائی به کلی تغییر جهت داد و به سمت الگوهای <ویلا> سازی و <آپارتمان> سازی گرایش یافت. اینک فقط معدودی از ساختمانهای روستا به حال اولیه هنوز بهره برداری میشود و بیشتر بناها با الگوی معماری ییلاقی احداث میشود. طراحی تراس؛ شومینه؛ به کاربری سفال در سقف و ساخت بنا در چنین طبقه از مشخصات معماری دهه ۸۰ است. بناهای این دوره عموماً در خارج از محیط قبلی روستا و در اماکنی چون میاندشت؛ گیلنکی چْکیسر و سنگدشت احداث شدهاست.
دهکده باریکان در زمره روستاهای متوسط منطقه طالقان محسوب میشود و دارای مزارع چندان وسیعی نیست. اما با این وصف در گذشتهای نه چندان دور، کشاورزی مهمترین محل درآمد محسوب میشد. مزارع باریکان به دو دسته «آبِی» و «دیمی» تقسیم میشوند.
زمینهای آبی عمدتاً در امتداد جنوب به شمال روستا و به موازات رودخانه باریکان و نیز دز ضلع جنوب شرق مزارع <گهره - سنگ دشت - آقا چشمه> قرار دارند و زمینهای دیم در ضلغ شمال شرق روستا و عمدتاً در مزارع «جارو زمینان و اسپیگلک» واقع شدهاند.
آب مزارع دیمی عمدتاً از رودخانه باریکان تامین میشود که ار محلی بنام «بندگاه» از فاصله در حدود ۵ کیلومتری به جنوب روستا وارد و در استخری که «باریکانی استل» نامیده میشود، ذخیره و سپس بر اساس <نوبت آب> که به فاصله هر ۶ روز یکبار تعیین شدهاست، توسط صاحبان مزارع به زمینها هدایت میشود. همچنین برخی دیگر از زمینهای آبی توسط چشمهها مشروب میگردد که از مشهورترین آنها «آقاچشمه» و «باریکانیچشمه» را میتوان نام برد.
باریکانیها مانند سایر روستاهای طالقان علاوه بر کشاورزی به دامداری نیز اشتغال داشتند. تقریباً اکثر اهالی علاوه بر چارپایانی چون گاو نر، الاغ و قاطر که در کشاورزی مورد استفاده بودند، تعدادی گاو ماده، گوسفند (قوچ و میش) و بز نیز پرورش میدادند. همچنین نگهداری مرغ و خروس نیز رواج داشت.
مهاجرت اهالی به تهران و کرج که از حدود ۵۰ سال قبل آغاز شدهاست، کشاورزی و باغداری را به حداقل کاهش دادهاست. هم اکنون دامداری کاملاً منسوخ شده و همچنین غیر از معدودی از مزارع آبی و باغ، کشت دیم به کلی متوقف شدهاست.
محصولات کشاورزی == تا اواخر دهه۵۰ گندم محصول اصلی باریکان بود. کاشت سایر محصولات زراعی علوفهای و جالیزی چون: جو، شبدر، عدس، کدو، خیار، هویج، پیاز، لوبیا، گوجه فرنگی نیز رواج داشت. هم اینک کاشت این نوع محصولات تقریباً متوقف شدهاست. در این دوره میوههای درختی نظیر الو ٰ البالو، زردالو بصورت محدود بهرهبرداری میشد و درختان توت، گردو و سنجد نیز کم و بیش کاشته میشد. از دهه ۵۰ که گرایش به باغداری گسترش یافت. سیب عمده محصول باریکان را تشکیل میدهد. بهره برداری از میوههائی چون گیلاس در چند نوع، زردالو و البالو نیز مرسوم است.
مزارع باریکان هر چند وسیع نیستند. اما هریک دارای اسامی بخصوصی هستند که بر اساس شکل ظاهری ٰ انتساب به یک خاطره ٰ موقعیت استقرار یا تعلق داشتن به اشخاص و امثالهم ٰ نام گذاری شدهاند.
زمینهای کشاورزی در هریک از مزارع روستا عمدتاً در مساحتهای کم (حداکثر تا حدود ۱۰۰۰ متر)پراکنده هستند. مالکیت در باریکان عمدتاً بصورت <خرده مالک> میباشد. اما کوششهائی از ۴۰ سال قبل به این سو برای پکپارچه کردن مزارع البته در مقیاس کوچک و عمدتاً به دلیل ایجاد <باغ> صورت گرفتهاست.
جمعیت ساکن اصلی در روستا از سه دهه قبل به این سو بتدریج کاهش یافتهاست. در آخرین سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت باریکان ۳۰۶ نفر بودهاست. (مرد: ۱۶۵ زن: ۱۴۱جمعیت باسواد۲۸۱ نفر)لازم به توضیح است جمعیت مزبور در نیمه دوم سال معمولاً تا زیر۲۰ نفر کاهش مییابد.
«باریکانی» نام فامیلی اکثریت منسوبین به باریکان است. همچنین فامیلیهای سادات - سادات باریکانی- رجبی و احمدی نیز منسوب به روستای باریکان هستند.
باریکان از نظر طایفهای دارای چهار شاخه اصلی به نامهای شاه مراد – میرزا - یوسف و قدم میباشد.
keywords : نی تالک،سایت نی تالک،مقالات نی تالک
روستای باریکان از نظر موقعیت جغرافیائی در 50درجه و 44دقیقه طول شرقی و 36درجه و 9دقیقه عرض شمالی واقع شدهاست و جزء دهستان میان طالقان بخش «مرکزی» از توابع شهرستان «طالقان» استان «البرز» میباشد.
باریکان از روستاهای زیبای منطقه باستانی طالقان و مشرف به سد طالقان میباشد. ارتفاع موقعیت استقرار روستا از سطح دریا ۲۰۵۰ متر است. باریکان در مربع مستطیلی واقع است که ضلع جنوبی شرقی آن دارای ارتفاع ۲۳۵۰ متر و ضلع شمال غربی آن ۱۹۵۰ متر ارتفاع دارد.

کروکی تغییرات ارتفاع در روستای باریکان
تغییرات نسبتاً بالای ارتفاع بیانگر موقعیت کوهستانی باریکان است. درصد شیب از ضلغ جنوب غربی به شمال شرقی حدود ۲۵درجه و از ضلع جنوب شرقی به شمال غربی حدود ۱۵ درجه میباشد. محدوده باریکان در حدود ۲۰ کیلومتر مربع تخمین زده میشود.
در خصوص وجه تسمیه نام گذاری و مفهوم باریکان نقطه نظرات متعددی مطرح است:
بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که برای <معنی باریکان> دو مفهوم لغوی و نیز یک وصف تاریخی وجود دارد:
۱- باریکان عبارت است از کلمه ترکیبی: بار: (محصول کشاورزی) + ی: (نسبت مکان) + کان: (معدن) است و به معنای: «مکانی حاصلخیز و دارای محصولات زراعی» است.
باريكان به معناي مكان باریک و كمعرض در ميان دو تپه (كند) و (باريكو+دماغه)
۲- باریکان عبارت است از کلمه ترکیبی (باریک)= واژه باریک به این دلیل اطلاق شده که روستا در محدوده باریکی در حد فاصل حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ متری میان دو تپه، شامل تپههای: («باری کلو = بالای باریکان» و تپه«دماغه»در سمت شرق و تپه: «کند» در سمت غرب قرار دارد + اَن «روستاهایی با پسوند «-اَن» در زبان فارسی، در زبان فارسی، بعنوان نشانه مکان و موطن بکار میرود». بنا به این تعریف باریکان به معنای (مکانی باریک و کم عرض) است.
۳- بر اساس آثار باقیمانده و نیز متون باستانی، قدمت روستا به قبیله پریکانیها در سرزمین «ماد» یا «مادستان» نسبت داده میشودکه در دره طالقان شاهک نشین «باریکانو» را تشکیل داده بودند.
آقای دکتر مهرداد ملکزاده در مقاله «سرزمین پریان در خاک مادستان» در سر فصلی ، با عنوان «بازماندگان مادی در درههای البرز مرکزی» به این نتیجه تقریبی رسیدهاست که دره طالقان به طور قطع همان شاهک نشین «باریکانو» و دیار «پریکانیان» مادی است. وی معتقد است:«پریکانیان از دیگر (مادان) جداگانه میزیستند و در دره طالقان دژی و یا شهری به نام باریکان داشتند.»
منظره روستای باریکان - نمای غرب به شرق
سایت همراه اندیشه در تبیین نظرات آقای ملکزاده چنین نگاشتهاست:«نام «باریکانو Barikanu» در دو فهرست از شاهک نشینهای مادی مربوط به سالهای ۷۱۴و ۷۱۳ ق م در کتیبه سارگون آشوری آمدهاست و به «باریکانه» در جایی آن سوی همدان فعلی و نزدیکی ری باستان اشاره دارد. شایان ذکر است دهی به نام باریکان در حوزه بخش طالقان از شهرستان کرج در استان تهران نیز ثبت شدهاست.»
اما با وجود پیشینه تاریخی روستای باریکان بررسیها حاکی از آن است که روستای باریکان در موقعیت فعلی در اواخر دوران نادرشاه افشار در حدود۲۷۰ سال فبل ایجاد شدهاست. چنانچه در بین اهالی مشهور است که شاه مراد از افسران نادر که در جنگ هرات شهید شد، از بنیانگذاران روستا بودهاست.
در توضیح علت تفاوت در پیشینه روستای باریکان در دوره مادها و قدمت روستای کنونی باریکان، برخی از اقوال حکایت از ویرانی روستاهای طالقان و منجمله باریکان بر اثر چندین زلزله دارد که تعدادی از آنها بسیار مهیب بودهاست: ((سال ۹۵۸ م - ۱۴۲۸ م - ۱۴۸۵ م ۱۵ اوت–۱۶۰۸م ۲۰ آوریل- ۱۸۰۸ م ۱۶ دسامبر- رجوع شود به قسمت «زلزله» در سایت)). بررسیهای میدانی نیز موید درستی این نظریهاست. زیرا آثاری از موقعیتهای مسکونی و باستانی در شعاع ۳ کیلومتری موقعیت کنونی روستای باریکان و در مناطی موسوم به:آقا جشمه -پنجعلی- جیر ارزنگ- اسکولدر-کلان دشت- زرعکان- سنقر کلایه- محمود کلایه - خانه کالفان یافت میشود. همچنین با توجه به تصریح منابع تاریخی در حمله هلاکوخان مغول به قلاع اسماعیلیه طالقان و الموت (۶۱۰ ه- -ش) احتمال میرود که روستا در جریان این حمله تخریب شده باشد. (ارژنگ قلعه یکی از قلاع اسماعیلیه در جنوب روستا توسط کیا محمد بن بزرگ امیر درسال ۵۰۲ ه- -ش احداث شدهاست.)
اهالی طالقان که از زمره اولین شیعان آل علی در ایران به شمار میروند، از دیر باز در رثای واقعه جانگداز کربلا همپای دیگر شیعیان در طالقان به عزاداری میپرداختند.
عزاداری در قبل از دهه ۵۰ که روستا دارای جمعیت قابل توجهای بود، از اولین شب دهه در مسجد قدیمی که یک طبقه و دارای ستونهای چوبی متعددی بود برگزار میشد. هر شب بر اساس رسمی که از سالها قبل بر قرار شده بود، یکی از خانوادهها متولی پذیرائی چای بود. سینه زنی در باریکان قدیم حال و هوائی خاص داشت که اینک نیز کم و بیش ادامه دارد. در آن دوران مردان روستا چنان از سوز دل سینه زنی میکردند که از خود بی خود میشدند. بر اثر ضربات بسیار سنگین که صدائی رعد آسا داشت از سینه بسیاری از سینه زنان خون جاری میشد و اشکها از دیدهها روان میگشت. در سپیده روز عاشورا، دسته عزاداری از میدانگاهی روستا(رُونَا) به سمت استخر (اَسَلِّیسَر) در جنوب شرق بعد به سمت گورستان (جَرمزار) در شمال شرق روستا حرکت میکردند. در حالی که علاوه بر بیرقهای متعدد، علم بزرگی در پیشاپیش دسته حرکت داده میشدکه به نشانه نذر پارچههائی به آن گره زده شده بود. عزاداران این ابیات را میخواندند:
زَارِِِِِِِِِِِیِِِِِِ ِ، زَارِیِ ِ، زََارِی ِ، زَارِ ِ ___ زَِارِی ِ، یاران ظُُلمْ زَارِْ (زاری کنید زاری کنید زاری کنید زاری - زاری کنید همراهان از این ظلم زاری کنید)
همچنین ابیاتی از ترجیع بند محتشم نیز خوانده میشد. دسته عزاداران که بتدریج کودکان و نوجوانان ونیز زنان به آن میپیوستند در ادامه روستا را دور میزدند و از محدوده جِِیرباغ به محوطه حمام در غرب روستا و در انتهاء به گورستان جِیرمَزار در جنوب غرب قریه میرفتند و با این حرکت نمادین ۴ گوشه روستا را به نیت تبرک طی میکردند و نزدیک ظهر به مسجد بازمیگشتند و مقارن اذان ظهر نماز جماعت اقامه میشد. سپس از سفره اطعامی که هر خانوار به فراخور به مسجد میآوردند دسته جمعی تناول میکردند. از اوائل دهه ۵۰ این رسم تغییر یافت و مراسم از اوائل دهه تا سوم امام با همت بانیان خیر با طبخ غذا از عزاداران پذیرائی میگردد. از حدود اواخر دهه ۵۰ که دهه محرم به فصل زمستان رسید، بخشی از باریکانیها که به تهران مهاجرت کرده بودند «هیأت باریکانیهایهای مقیم مرکز» را تاسیس کردند و در هر هفته با قرائت قران به نوبت در منزل باریکانیها تا چند سال پس از انقلاب نیز استمرار یافت.. هیأت طی دهه محرم چند سالی در خیابان قلمستان برگزار میشد سپس ازاواخر دهه ۶۰ و ۷۰ با مناسب شدن فصل مجدداً در مسجد باریکان عزا اقامه گردید واز اوائل دهه ۸۰ به دلیل تغییر فصل هیأت در تهران برگزار میشود. مهمترین شاخصه مراسم سینهزنی سنتی باریکانیها، تشکیل حلقهای است که در آن هر سینهزن با دست چپ کمربند سینهزن قبلی را گرفته و پس از هر ضربه به سینه (در حالت یک ضرب هر بار و در سه ضرب پس از هر سه ضربه)یکبار به سمت جلو خم شده و مجدداً به حال نخست باز میگردند. سینه زنها با هر ضربه به سینه در همان حال یک گام به سمت راست بر میدارند و حلقه مدام به خلاف عقربههای ساعت میچرخد. این نوع سینه زنی موسوم به «شِیلَنگِه ْ» در طالقان مرسوم است. همچنین سینه زنی با دو دست با تشکیل حلقه ویا در دو صف نیز معمول است.
مصالح بناها در معماری قدیم باریکان همانند قرون متمادی قبل از آن عبارت بود از: خشت در ابعاد مختلف -کاه گل و تیرهای چوبی. خانههای روستا رو به جنوب قرار داشت و به استثنای منزل مرحوم کربلائی فتحعلی باریکانی عموماًدر یک طبقه احداث شده بودند. بطور معمول هر واحد مسکونی از دو قسمت مجزای و معمولاً همجوار <مسکونی> و <دامداری> (طویله) تشکیل میشد. پی ساختمانهای روستا بسیار قطور و معمولاً بیش از ۶۰ سانتیمتر بود. ابتدا در حدود ۱ متر زمین در محل احداث دیوارها پی کنی میشد و سپس تا حدود نیم متر یا کمی بیشتر از سطح زمین دیوار سنگ چین و پس از این مرحله خشت چینی آغاز میشد. خشتها در ابعاد ۳۰ در ۳۰ با استفاده از قالب چوبی و گل رس تهیه و تا ۵ سانتیمتر قطر داشتند و پس از خشک شدن در نور آفتاب بکار بره میشد. خشت چینی با لایههایهای گل در هر ردیف تا زیر سقف ادامه مییافت. ارتفاع دیوارها تا حداکثر ۳ متر در نظر گرفته میشد. همچنین بر بالای دیوارهای هر اتاق یک تیر چوبی به موازات دیوار قرار میدادندکه به آن <نُکَاسْ> گفته میشد.
در احداث سقف یک چوب بلند و قطور که به آن <حمال> گفته میشد در مرکز و هم محور با طول اتاق قرار داده هیشد. این چوب از جنس درختان جنگلی بنام <وُزمِ> تهیه میشد که بسته به تمکن یا سلیقه تراش خورده و یا بدون تراش بکار میرفت و بسیار مقاوم بود. اما در مواردی که طول اتاق بیش از ۳ متر بود؛ برای جلوگیری از خم شدن تیر حمال؛ معمولاً در مرکز این تیر چوب یا جوبهائی بنام <ستون> قرار میدادند. سپس بر روی تیرها که معمولاً با نیم متر فاصله کار گذاشته میشدند؛ بسته به امکان تخته؛ شاخ و برگ و یا حصیر گذاشته میشد و روی آنرا با گل نرمی بنام <شِفْته> به ضخامتی تا حدود ۲۰ سانتیمتر میپوشاندند و بر روی شفته حدود ۱۰ سانتیمتر کاه گل میکشیدند. پس از شیب بندی <بِیْم> (بام)؛ در سمت مخالف شیب ناودان تعبیه میشد که از حنس چوب بود و به آن <نَاچُولَک> گفته میشود.
در هنگام بارندگی برای جلوگیری از چکه آب با استوانهای سنگی (بام غلطان) که <بِیْم گردان> نامیده میشد و دارای وزنی بیش از ۵۰ کیلو بوده و دستهای فلزی داشت؛ سراسر بام را غلتک میزدند. تا با متراکم شدن خاک رس سطح روئی از نفوذ آب باران و ایجاد چکه از سقف جلوگیری شود. معمولاً در سقف مرکز هر اتاق از بنا اعم از مسکونی و یا دامداری یک دریچه ۵۰ در ۵۰ در نظر گرفته میشدکه به آن <دِرْجِی> گفته میشود: خروج دود در واحد مسکونی و ورود علوغه خورد شده در زمستان از بالای بام به طویله از کارکردهای <درجی> است. درب ورودی منازل دو لنگه و از الوار قطور ساخته میشد. درب اتاقها نیز چوبی بودند. بناهای مسکونی نوعاً داری ایوان بودند که رو به جنوب قرار داشت. نمای بیرونی دیوارها با گاه گل پوشانده میشد و بعضاً تا حدود یک متر از نمای دیوارها با گلی که از خاکی سفید رنگ حاصل میشد؛ٰ تزئین میشد.
در دهه ۶۰ با توجه به شرایط اقلیمی منطقه و بارش باران و بویژه برف باری سنگین که نیازمند نیروی جوان برای برف روبی بود و کاهش نیروهای جوان در روستا در دهههای ۶۰ و۷۰؛ استفاده از الگوی استانهای شمالی و کاربری ورقههای فلزی که اصطلاحاً <شیروانی> نامیده میشود؛ بتدریج معمول شد. در این مرحله نسل جدیدی از بناهای مناطق ییلاقی پا به عرصه گذارده و احداث بناهای آجری با طرحی نیمه روستائی نیمه شهری رواج یافت. این بناها با پی چینی سنگ و احداث دیوارهای آجری تا حداکثر ۲۰ سانتیمتر دارای فضاهای جدیدی چون پذیرائیٰ هال؛ کمد دیواری؛ آشپزخانه؛ سرویس بهداشتی و حمام بود. عمده بناهای جدید در این دوره در محل کنونی روستا احداث شدهاست.
در دهه ۸۰ نوع معماری از حالت روستائی به کلی تغییر جهت داد و به سمت الگوهای <ویلا> سازی و <آپارتمان> سازی گرایش یافت. اینک فقط معدودی از ساختمانهای روستا به حال اولیه هنوز بهره برداری میشود و بیشتر بناها با الگوی معماری ییلاقی احداث میشود. طراحی تراس؛ شومینه؛ به کاربری سفال در سقف و ساخت بنا در چنین طبقه از مشخصات معماری دهه ۸۰ است. بناهای این دوره عموماً در خارج از محیط قبلی روستا و در اماکنی چون میاندشت؛ گیلنکی چْکیسر و سنگدشت احداث شدهاست.
دهکده باریکان در زمره روستاهای متوسط منطقه طالقان محسوب میشود و دارای مزارع چندان وسیعی نیست. اما با این وصف در گذشتهای نه چندان دور، کشاورزی مهمترین محل درآمد محسوب میشد. مزارع باریکان به دو دسته «آبِی» و «دیمی» تقسیم میشوند.
زمینهای آبی عمدتاً در امتداد جنوب به شمال روستا و به موازات رودخانه باریکان و نیز دز ضلع جنوب شرق مزارع <گهره - سنگ دشت - آقا چشمه> قرار دارند و زمینهای دیم در ضلغ شمال شرق روستا و عمدتاً در مزارع «جارو زمینان و اسپیگلک» واقع شدهاند.
آب مزارع دیمی عمدتاً از رودخانه باریکان تامین میشود که ار محلی بنام «بندگاه» از فاصله در حدود ۵ کیلومتری به جنوب روستا وارد و در استخری که «باریکانی استل» نامیده میشود، ذخیره و سپس بر اساس <نوبت آب> که به فاصله هر ۶ روز یکبار تعیین شدهاست، توسط صاحبان مزارع به زمینها هدایت میشود. همچنین برخی دیگر از زمینهای آبی توسط چشمهها مشروب میگردد که از مشهورترین آنها «آقاچشمه» و «باریکانیچشمه» را میتوان نام برد.
باریکانیها مانند سایر روستاهای طالقان علاوه بر کشاورزی به دامداری نیز اشتغال داشتند. تقریباً اکثر اهالی علاوه بر چارپایانی چون گاو نر، الاغ و قاطر که در کشاورزی مورد استفاده بودند، تعدادی گاو ماده، گوسفند (قوچ و میش) و بز نیز پرورش میدادند. همچنین نگهداری مرغ و خروس نیز رواج داشت.
مهاجرت اهالی به تهران و کرج که از حدود ۵۰ سال قبل آغاز شدهاست، کشاورزی و باغداری را به حداقل کاهش دادهاست. هم اکنون دامداری کاملاً منسوخ شده و همچنین غیر از معدودی از مزارع آبی و باغ، کشت دیم به کلی متوقف شدهاست.
محصولات کشاورزی == تا اواخر دهه۵۰ گندم محصول اصلی باریکان بود. کاشت سایر محصولات زراعی علوفهای و جالیزی چون: جو، شبدر، عدس، کدو، خیار، هویج، پیاز، لوبیا، گوجه فرنگی نیز رواج داشت. هم اینک کاشت این نوع محصولات تقریباً متوقف شدهاست. در این دوره میوههای درختی نظیر الو ٰ البالو، زردالو بصورت محدود بهرهبرداری میشد و درختان توت، گردو و سنجد نیز کم و بیش کاشته میشد. از دهه ۵۰ که گرایش به باغداری گسترش یافت. سیب عمده محصول باریکان را تشکیل میدهد. بهره برداری از میوههائی چون گیلاس در چند نوع، زردالو و البالو نیز مرسوم است.
مزارع باریکان هر چند وسیع نیستند. اما هریک دارای اسامی بخصوصی هستند که بر اساس شکل ظاهری ٰ انتساب به یک خاطره ٰ موقعیت استقرار یا تعلق داشتن به اشخاص و امثالهم ٰ نام گذاری شدهاند.
زمینهای کشاورزی در هریک از مزارع روستا عمدتاً در مساحتهای کم (حداکثر تا حدود ۱۰۰۰ متر)پراکنده هستند. مالکیت در باریکان عمدتاً بصورت <خرده مالک> میباشد. اما کوششهائی از ۴۰ سال قبل به این سو برای پکپارچه کردن مزارع البته در مقیاس کوچک و عمدتاً به دلیل ایجاد <باغ> صورت گرفتهاست.
جمعیت ساکن اصلی در روستا از سه دهه قبل به این سو بتدریج کاهش یافتهاست. در آخرین سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت باریکان ۳۰۶ نفر بودهاست. (مرد: ۱۶۵ زن: ۱۴۱جمعیت باسواد۲۸۱ نفر)لازم به توضیح است جمعیت مزبور در نیمه دوم سال معمولاً تا زیر۲۰ نفر کاهش مییابد.
«باریکانی» نام فامیلی اکثریت منسوبین به باریکان است. همچنین فامیلیهای سادات - سادات باریکانی- رجبی و احمدی نیز منسوب به روستای باریکان هستند.
باریکان از نظر طایفهای دارای چهار شاخه اصلی به نامهای شاه مراد – میرزا - یوسف و قدم میباشد.
keywords : نی تالک،سایت نی تالک،مقالات نی تالک